با رفتن به موزه میتوان دریافت پدران ما چگونه فکر میکردند، چگونه به دنیا نگاه میکردند، میتوان فهمید که زنان و مردان هموطن چگونه بودهاند و میتوان احساس آنها را لمس کرد.
وقتی به موزه میروی، هر چند جای بسیاری از اشیاء را خالی میبینی، باز هم احساس غرور میکنی از اینکه از گذشتهات چنین چیزهایی به یادگار مانده، از اینکه میهنت در گفتوگو با دیگر تمدنها حرفهایی برای گفتن دارد.
بنابراین موزه، مکان مناسبی برای حفظ رابطه میان نسلهاست. جایی برای احساس تعلق و نگاهی دوباره به هویتی که زیر بار زندگی در دنیای مدرن قرار دارد.
هر نسل وارث گنجینهای از منابع مادی و معنوی است که حافظه جمعی را میسازد و احساس هویت و تعلق اجتماعی را تقویت میکند. این منابع، ودیعهای گرانبها برای جامعه بشری هستند که در حال حاضر جوامع بشری به نحوی فزاینده برای حفظ و احیای این منابع سرمایهگذاری میکنند.
در حقیقت برقراری ارتباط با گذشته به اندازه حفظ آثار تاریخی حائز اهمیت است.از نگاه کارشناسان امور فرهنگی، توجه به تاریخ باید به یک ارزش اجتماعی تبدیل شود تا این «عنصر فرهنگساز جامعه» بتواند نقش واقعی خود را در امر توسعه به خوبی ایفا کند.
اکنون میراث فرهنگی به عنوان یکی از محورهای مهم در توسعه انسانی است. از این رو برنامه توسعهای که انسانمحور نباشد، محکوم به شکست است. در توسعه انسانی به موضوع افزایش دانش و آگاهی هر انسان نسبت به گذشته، حال و آینده کشورش به عنوان یک موضوع اساسی نگریسته میشود و فردی میتواند به حفظ میراث گذشتگانش و ادامه راه آنها همت گمارد که با گذشتهاش پیوندی عمیق برقرار کرده باشد.
سازمان آموزشی و علمی سازمان ملل متحد(یونسکو) به موزهها به عنوان یکی از راههای انتقال میراث فکری و فرهنگی میان نسلها و برقراری ارتباط بین تمدنها و فرهنگهای مختلف نگاه میکند.
موزهها پس از پایان جنگ جهانی دوم، رشد قابل ملاحظهای داشتهاند و به احتمال زیاد بیش از 90درصد موزهها پس از تأسیس یونسکو و شورای جهانی موزهها ایجاد شدهاند.امروزه وظیفه موزهها تنها حفظ میراثهای باارزش گذشته نیست، بلکه محافظت از میراث مادی و معنوی برای استفاده حداکثر جمعیت و انتقال ارزشهای فرهنگی به نسلهای بعدی است.
مردمشناسان و باستانشناسان از موزه به عنوان مکانی برای نگهداری یادمانها و خاطرهها و منبع اطلاعرسانی در زمینه فرهنگهای بومی یک کشور یاد میکنند و از این رو الزامی است هنگام تدوین سیاستها و راهبردهای ملی و اطلاعرسانی توانایی بالقوه موزهها در این امر در نظر گرفته شود.
جاذبه همه موزهها به عرضه و نمایش اشیایی اصیل بستگی دارد، اما در کنار این عوامل باید به روشهای راهنمایی بازدیدکنندگان به عنوان عامل مهم در جذابیت موزهها اشاره کرد.فصل تابستان و افزایش اوقات فراغت، زمان مناسبی برای آگاهسازی جامعه از میراثهای فرهنگی است.
شاید بسیاری از ما فقط وقتی به مدرسه میرفتیم در قالب اردوهای دانشآموزی سری به موزهها زده باشیم. برای چند درصد از ما رفتن به موزه یک نوع تفریح یا راه پرکردن اوقات فراغت محسوب میشود؟ رفتن به کوه، سینما و پارک، نهایت تفریح ماست و کمتر بازدید از موزه را در برنامه اوقات فراغت خود میگنجانیم.موزهها ظرفیت بالایی برای جذب جهانگردان و فرهنگشناسان دارند.
کارشناسان بر این عقیدهاند که برای افزایش میزان استقبال از موزهها باید آنها را در دسترس مردم قرار داد. اگر موزه به گذرگاه زندگی روزمره مردم تبدیل شود، آنگاه قادر خواهد بود جایی در میان برنامههای زندگی روزانه آنها پیدا کند.
برای افزایش بهرهوری از موزهها باید این مکانها را به یک کلاس درس برای دانشآموزان و دانشجویان تبدیل و امکانات مناسب برای تحقیق دانشپژوهان را فراهم کرد.